ریاضیات..

وقتی استاد ریاضی شروع کرد به درس دادن دو تا خط موازی روی تخته کشید..خط لابایی از خط پایینی خوشش اومد و عاشقش شد...خط بالایی هم نگاهی به خط بالایی انداخت و عاشقش شد...هیچکدو از یکدیگر چشم بر نمی داشتند که ناگهان استاد گفت...دو خط موازی هیچ وقت به یکدیگر نمی رسند..

دوستت دارم..

سلام کره خر..یه چیزی رو میدونی ؟‌واسه من مهم نیست که تو چه گهی هستی و کدوم گوری هستی و چه غلطی می کنی... فقط مهمه که من......خیلی دوستت دارم! 

ُسمان

روی زمین دراز کشیدم و به آسمان زیبا خیره شدم...ستارگان به من چشمک می زدند. باد آوای غم سر می داد...همان طور که به آسمان نگاه می کردم با خود گفتم...سقفم کدوم گوری رفته ؟